آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره
ارسلانارسلان، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
اردلاناردلان، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

آوای خوش زندگی

یه بازی جدید

آوا خانم یه بازی جدید با بالشهای مبل برا خودش اختراع کرده و از اینکار خیلی خرسند و خوشحاله!                   ...
20 آذر 1393

اصرار آوا برای عکس گرفتن

یه وقتهایی که میخوایم از آوا عکس بندازیم اصلا همکاری نمیکنه، ولی بعضی وقتها اصرار میکنه که ازش عکسهایی با ژستهای مورد نظر خودش بگیریم. اینم نمونه اش: بقیه عکس ها رو در ادامه مطلب ببینید . ...
17 آذر 1393

به قول آوا ما دوقلوییم!

 دایی محمد برای آوا و سارا لباسهای یه شکل گرفته و  آوا میگه ما دوقلوییم!                         بقیه عکس ها را در ادامه مطلب ببینید. اینجا این دوتا مثلا دست به کمر ایستادن!!                           ...
15 آذر 1393

پالتوی آوا

امسال کلی برای خریر پالتوی آوا جونم وقت گذاشتیم. هیچ پالتویی اندازش نمیشد، اونایی هم که اندازش می شد به نظرم قشنگ نبودن. فقط یه دونه بنفش رنگ بود که خاله فاطمه نذاشت برات بگیریمش!! تا اینکه مامان یه فکر بکری به ذهنش رسید و یه پالتویی که اندازه آوا بود ولی مدلش قشنگ نبود برای آوا گرفت. اما ادامه ماجرا:                     قبل از عمل:     بعداز عمل:                     ...
5 آذر 1393

پشه های بد!

رفتیم مسافرات یه سری پشه بد لپ دخترمو نیش زدن. به شدت ورم کرد. البته تو این عکس یه ذره ورمش کم شده بود.                                             ...
24 آبان 1393

تولد سه سالگی دختر نازم

  آوا سه ساله شد! دختر نازنینم تولدت مبارک!     سه سال پیش 90.8.21 تو همچین روزی یه فرشته به جمع  ما اضافه شد و شدیم سه نفر! خدا رو شکر می کنم بخاطر داشتن همچین فرشته ای!   کیک تولد امسال هم عین پارسال سلیقه خودت بود.   تو تولدت قرار بود یه لباس دیگه بپوشی ولی خودت رفتی لباسی که بابا از کره برات آورده بود رو آوردی و اصرار داشتی که اینو بپوشی. وقتی هنوز به دنیا نیومده بودی بابا این لباس رو برات گرفته بود اونموقع با خودم می گفتم کو تا این اندازه آوا بشه و اصلا فکر ن...
21 آبان 1393

آوا و عروسک های گرجی

این عروسکهای تو در تو از صنایع دستی گرجستان بود که آوا به شدت بهشون علاقه داره. (تعدادشون 10 تاست و تو او  کوچولوترینشون هم یکی دیگه هست!)   ...
19 آبان 1393

اولین کاردستی آوا به سفارش مربی مهد

مربی مهد آوا تو دفترچه یادداشت آوا نوشته بود که یک کاردستی با موضوع پاییز براش درست کنیم تا روز شنبه با خودش ببره مهد. ما بعد از ظهر جمعه یادداشت رو دیدیم که همه جا بسته بود و باید از وسایل موجود توی خونه استفاده می کردیم. حاصل کار من و بابا این شد که کلی مورد استقبال عموم قرار گرفت.       آوا خیلی به این جور کارها علاقه داره و از خوشحالی سر از پا نمی شناخت . کاردستی رو دستش گرفته بود و همش می گفت از من عکس بندازید.   آخر شب هم که از ذوق خوابش نمی برد و همش زل زده بود به کاردستیش!   اینم انبوهی از برگ هایی رنگارنگ که...
16 آبان 1393